نمیخوای مدرک منو بدی گفتم چراولی الان همراهم نیست ازم شمارموخواست ومنم بهش دادم. چندروزبعداس داده بود که فردا اگه میتونم بیاددنبالم ومدرکشوبدم.فرداش اومددنبالم وامانتیشودادم وگفت اگه مشکلی نباشه برسوندم دانشگاه منم قبول کردم وباهاش رفتم.عصرکه کلاسم تموم شداومده بود جلودرواستاده بود سلام کردوگفت کارم داره وبرسوندم وتوراه بهم بگه.وقتی داشتیم برمیگشتیم گفت پریاببخش ولی میخوام یه چیزی بگم امیدوارم ناراحت نشی.گفت:ازروزاولی که دیدمت عاشقت شدم وهرروزبدترازدیروزدیوانه واردوستت دارم اگه ناراحت نمیشی باهم باشیم ؟من نتونستم چیزی بگم واقعا چی شده بود؟خواب بودم یابیدار؟ یعنی به عشقم رسیدم/؟نتونستم دیگه جیزی بگم فقط جلودرازش خداحافظی کردم ووقتی واردخونه شدم مستقیما رفتم تواتاقم تا صبح بهش فکرکردم صبح اس داده بودامیدوارم ازم ناراحت نشده باشی ولی چیکارکنم که عاشقتم؟چندروزبعدبهش جواب دادم وقبول کردیم که باهم باشیم براهمیشه نه یکی دوروزبلکه همه روزای عمرمون.هرروزباهم بودنمون قشنگترازدیروش میشد یه سال گذشت وماباهم نامزدکردیم همه بهمون میگفتن لیلی ومجنون واقعی حتی استادا عشقمونوتحسین میکردن چه روزایی باهم داشتیم الان که دارم مینویسم صورتم داره بااشکام شسته مییشه.هرروزبیشترازدیروزعاشق هم میشدیم من ترم آخرم بود وقراربود22بهمن روزعشق روزدلهای عاشق روزتولدش باهم عروسیممونوجشن بگیریم.همه چی خیلی خوب داشت پیش میرفت.20روزمونده بودتابهم رسیدن وخیلی خوشحال بودیم.5بهمن 91بودکه اومدخونمون گفت دوستام گفتن آخرین مسافرت مجردیموباهاشون برم آجازه میدی برم ؟مگه میتونستم بگم نه وقتی جونم براش درمیرفت؟ رفتن شیرازوتوحین مسافرتش روزی 10دوازده بارتلفنی میحرفیدیم .رفت که ای کاش 10سال باهام حرف نمیزدولی اجازه نمیدادم.روزدهم بهمن بودگفت فردابرمیگردم ومنم ازدلتنگی وخوشحالی دوباره دیدنش روجام بندنبودم دربرابرش یه بچه 2ساله بودم که نمیتونستم نه بگم بهش.صبح ازخواب بیدارشدم وکاراموانجام دادم وخودموحاضرکردم تابیاد.تلفنوبرداشتم وبهش زنگ زدم ولی جواب ندادساعت نزدیکه 5عصربود وهرچی زنگیدم جواب نداددیگه داشتم ازنگرانی میمردم که خواهرش زنگ زدداشت گریه میکردگفتم فقط بگوکه مجتبی خوبه.گفت ببخش زن داداش ولی مجتبی دیگه نمیتونه باتوباشه پسربدقولی نبوده ولی این دفه روحرفش نمونم دوتومسافرتش عاشق شده ونمیتونه دیگه باهات باشه گفتم ابجی چی میگی ؟گفت اگه باورت نمیشه بیا فلان بیمارستان هردوتاشونوببین توراه فقط گریه کردم رسیدم بیمارستان دیدم همه هستن نمیدونستم چی شده بدورفتم پیش خواهرش گفتم چی شده ؟گفت مجتبی روحلال کن که نمیتونه دیگه باهات باشه اخه عاشق یکی دیگه شده اسمش فرشتس البته بهش میگن عزراییل .اینوکه شنیدم ازحال رفتم وقتی بهوش اومدم همه سیاه پوش بالاسرم بودن وقتی به خودم اومدم بالاسرمجتبی بودم سفیدپوش آروم خوابیده بودولبخندقشنگش روهنوزداشت.آره مجتبی پریاکه روزی قرارگذاشت براهمیشه پیشم بمونه زیرحرفش زدتوراه برگشت نزدیکای همدان تصادف کردندوهر4نفرشون باهم رفتن پیش خدا رفتن خونه ابدیشون.الان قرارملاقات منومتبی هرروزپنجشنبه توی بهشت محمدیه بایه دسته گل سفیدوکلی اشکهای من.ولی من نزدم زیرقولم مجتبی م تاروزی که بلیط سفرم جوربشه تابیام پیشت فقط جای توتوقلبمه وحلقه عشق توتودستم.خیلی دوست دارم عشقم.سالگردجداییمون داره میرسه ولی یه لحظم ازتوفکرم بیرون نیستی. امیدوارم هیچ عشقی عاقبتش مثل من ومجتبی نشه.
مریم هم که معنی این گل دادن ها رو میفعهمید روز به روز عاشق تر میشد. تا این که تصمیم گرفت برای این که به آرش بگوید که او نیز عاشق اوست دوازده شاخه گل(به معنی این که عشق ما به یک عشق دو طرفه تبدیل شده) هدیه بدهد. روزی که میخواست این کار را انجام بدهد احساس دو گانه ای داشت، با خود می اندیشید که آیا چیزی به معنای عشق وجود دارد؟؟ آیا می تواند به آرش اطمینان کند؟؟ ولی قلبش به او می گفت:که آرش با تمام وجود به او عشق می ورزد. پس نزد آرش رفت و با دستانی لرزان بدون گفتن کلامی دوازده شاخه گل را به آرش داد. آرش بارها و بارها تعداد گل ها را شمرد.یک بار،دوبار،سه بارو... اصلا باورش نمیشد که مریم هم به او علاقه پیدا کرده باشه. آنقدر خوشحال بود که همان موقع به مریم زنگ زد و وقتی مطمئن شد که واقعا مریم عاشقش شده برای فردا روزی باهاش قرار گذاشت و این آغازی برای دوستی آنان بود. آرش و مریم هر وقت بهم میرسیدند هفت شاخه گل به نشانه عشق بهم میدادند. و هر روز از روز قبل بیشتر عاشق یکدیگر میشدند. ولی یک روز که با هم قرار گذاشته بودند. مریم هر چه منتظر شد دید آرش نیومد.یک ساعت،دوساعت آخر سر تصمیم گرفت که به گوشی آرش زنگ بزنه. وقتی زنگ زد یه خانوم گوشی رو برداشت و گفت که آرش تصادف شدیدی کرده. مریم تا این حرفو شنید سریع خودش را به بیمارستان رسوند ولـــــــــــــــی دیگه خیلی دیر شده بود. پسر در حالی که 99شاخه گل رز در دست داشت (به معنی عشق من برای تو جاودانه و تا ابد می باشد)جان به جان آفرین تسلیم کرد. مریم آنقدر شوکه شده بود که همین طور مات زده به گل های در دست آرش نگاه میکرد واشک میریخت. مریم در روز خاک سپاری آرش 365شاخه رز (به معنی این که هر روز سال به تو می اندیشم و دوستت دارم) روی قبر او گذاشت و رفت ولی هیچ کس نفمید که به کجا رفت و چرا رفت و دیگه هیچ وقت بر نگشت
این داستان واقعیست حتما بخونید جالبه ツ
رفتار زنان که مردان را اذیت می کند اما در واقع نعمت هستند!!دکترای رواشناسی و مشاوره میگوید : معمولاً مردان از 3 رفتار زنان گلهمند هستند؛ اما نمیدانند که رفتارها نعمتی است از طرف خداوند که باعث منفعت و پیشرفت آنها میشود. 1-پرحرفی برخی از مردان از پرحرف بودن زنان گله مند هستند. اگر مرد بداند که پرحرفی زنان بسیار مفید است و این رفتار نعمتی از جانب خداوند است که به زنان داده تا بتوانند از این طریق روابطی عاطفی با همسرشان ایجاد کنند. اگر زنان مانند مردان کم حرف باشند، همه دنیا و عالم منزوی میشوند و رابطه صمیمی و خوبی وجود ندارد. پرحرفی زنان باعث میشود که فرزند آنها تکلم یاد بگیرد. از زمانیکه مادر باردار است تا زمانیکه به دنیا میآید با فرزندش حرف میزند و در رفتار و تکلم فرزند تاثیر بسزایی دارد. 2-خرید کردن و حس تنوع طلبی برخی از مردان زنان را به خریدن اشیاء تزیینی و متنوع و هزینه کردن بی مورد متهم میکنند؛ اما نمیدانند که اگر این خصوصیات در زنان وجود نداشت، تنوع غذا، جذابیتهای محیطی که خود یک نعمت محسوب میشود، نبود و مردان از آن بیبهره بودند. اگر زندگی فقط براساس ذائقه مردان بود، همه افراد مانند انسانهای اولیه در غار زندگی میکردند. این رفتار زنان باعث میشود تا تنوع در دنیای پیرامون مردان ایجاد شود و از آن لذت ببرند. زمانیکه مرد توجهای به این زیباییها و تنوع نکند، به نظرش افراط میآید وهمیشه از این بابت شاکی است که زن هزینه بیمورد میکند و با این کار همسرش مخالف است. زنان باید سلیقه مردان را هم در این مورد به کار گیرند تا احساس نارضایتی نکنند. 3- چشم هم چشمی چشم و هم چشمی زنان یکی دیگر از رفتارهایی است که موجب آزار مردان میشود؛ اما مردان باید بدانند که اگر این خصوصیات نباشد البته نه در حد افراط، رقابت ایجاد نمیشود و هیچ انگیزه و پیشرفتی در زندگی آنها صورت نمی گیرد.
همیشه ساده بودم...
مرد گرجستانی برای نزدیک تر بودن بیشتر به خدا در بالای صخره ای چهل متری و در منطقه ای متروکه در میان جنگل به زندگی خود ادامه می دهد.
دختری به کورش کبیر گفت: من عاشق شما هستم...کورش به او گفت:لیاقت تو برادر من است که از من زیبا تر است و پشت سرت ایستاده است...دختر برگشت و کسی را پشت سر خود ندید کورش به او گفت اگر عاشق بودی، پشت سرت را نگاه نمیکردی...!!!.
میدونم دوستم نداره.... میدونم بامن نمیمونه ... میدونم قلب اون یه جای دیگست و واسه اون میزنه!! اینارومیدونم ....ولی بازمیخوام شاهد خوشبختیش باشم ...کنارش باشم . .هرچندمیدونم مال من نیست ...حتی دیدنش ازدوردست هاهم برام لذت بخشه..! نمیدونم میدونست دوستش دارم یانه!!!کاش دوستم داشت ؟! من که اونو صادقانه دوست داشتم...!؟ میخوام که عشقم پیش کسی باشه که دوسش داره و خوشحاله .. .من هم به خوشحالیش راضیم ... قلب پاره پاره من مهم نیست... مهم عشق منه..!
سلام...اره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم اره من قولی بهت دادم که تا تهش بمونم تو ولی این روزا سرد شده نگاهت راه زنا زدن به راهت؟اما من چی؟ من فقط یکم شکستم... خوب به من نگاه کن میبینی؟ من هنوز همون دیووونه هستممممم....
عشق هایت را مثل
جــآے خالیَتـــــــــــــ آنقــــَدر بُــــزُرگـــــــ شُـــده
مـی آیــم
دلتنگیم را دوستـــــــــــ
ميدوني اوج تنهايي کجاست؟ اينکه ليست مخاطباي گوشيتو هي نگاه کني، و کسيو واسه دردول پيدا نکني...
بی شک " آغوش تو " هشتمین عجایب دنیاست... واردش که میشوی زمان بی معنامیشود... هیچ بُعدی ندارد !! بی آنکه نفس بکشی روحت تازه میشود !! تمام ثروت دنیا را به یک وجبش نخواهم بخشید... ♥ خودآ جونی میشه خیلی ناگهانی و ناغافل به دلش بندازی که بی نهایت دلم برایش تنگ شده است ؟ این روزها خیلی می خواهمش ... پس با تمام وجودم عشقت را فريــــــــاد ميزنم تا همه دنيا بدانند دوستت دارم
خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداحـــــــــافـــــظـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قیافه پسرا وقتی دارم از جلوی دخترا رد میشن!!!!!!
سخت بود.. همه چیز و همه کس را با او فراموش می کردم . . .
خاطراتم
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم و تو... آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......
من به قلبم افتخار می کنم با آن بازی شد ! زخمی شد ! به آن خیانت شد ! سوخت و شکست !
هیچوقت فکرنمیکردم که بودنم به بودن یکی اینقد وابسته باشه که وقتی هست خنده رولبام باشه و وقتی نیست اشک رو چشمام کاش میدونستی بی تو چه زجری میکشم ای کاش همه اینا فقط یه خواب بود که وقتی بیدارمیشدم میدیدم که ترکم نکردی میدیدم واسه همیشه مال منی ولی مجبوم فقط بایادت و خاطراتمون به اجبار نفس بکشم ولی عشقم من هیچوقت ناامید نمیشم همیشه چشم به راه برگشتت میمونم نمیدونم شاید یه روز از رفتنت پشیمون شدی! پشیمون شدی و برگشتی پیشم ولی میدونی از چی میترسم؟ اینکه یروزی بیایی که من دیگه نباشم از این دنیای بی وفا رفته باشم!!!!!!!!!!!
اجـــــــازه خدا؟؟ می شه من ورقـــــــه مو بدم؟ می دونم وقت امتــــــــــــ حان تموم نشده
خدایا
و تو نمیتونی بفهمی که چی میگم . . .
میگویندساده ام می گویندتومرابایک نگاه بایک لبخند به بازی میگیری میگویندترفندهایت شیطنت هایت ودروغهایت را نمیفهمم می گویند ساده ام اما من فقط دوستت دارم همین ونها این را نمیفهمند
گوش کن...صدای نفسهای پاییز میاد
خـوابــ دیـدمــ کــنــارتـــ جــان دادمــ
تقصیره ما نیسـت! خودتون تو خیابون که عملی میبینید دلتون غش میره میگید جــــون چه دافــــی !
در همین حوالی کسانی زندگی می کنند که تا دیروز می گفتند: "بدون تو حتی نفس هم نمی توانم بکشم" ولی امروز... در آغوش دیگری نفس نفس می زنند
ان لحظه که دلتنگ یارم می شوم خود به خود هوس باران را میکنم. آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود هوس یک کوچه تنها را میکنم. آن لحظه است که دلم میخواهد تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم. قدم بزنم تا خیس خیس شوم ، خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان. آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم میخواهد باز زیر باران بمانم ، دلم نمیخواهد باران قطع شود
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
بعضــــــی چیــــــز هــــــا رو بایـــــد بنویســــــم... تو احوالپرسی های روزانه
کاش می شد روی خط سرنوشت روزهای با تو بودن را نوشت.. سرنوشت , ننوشت گر نوشت , بد نوشت اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر نوشت! باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش شبی سرد میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق. و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده کاغذ مینویسد. وباز قصه پر غصه تکرار .... روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده و شاخ و برگ تماشایی داشتم . عاشق شدم . . . !!!! عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!! و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد آور تبر او کردم و چه راحت شکستم ، بی صدا خورد شدم ، چه دیر فهمیدم بی رحم است دل سنگ هیزم شکن و سخت تر تبر او که سوزاند تنم را ، حالا دیگر زنده نبودم درخت نبودم ، در چشمان سرد او فقط هیزم بودم و بس سرنوشتم چه بود ؟ حالا که نه درخت بودم و نه سایه ای داشتم و نه ریشه ای نه برگی و نه مهمان ناخوانده ای که بر روی دستانم بنشیند و برای دل کوچکش آواز بخواند و بر خود بلرزد و با آهی سرد دوباره پر باز کند و به اوج برود و چه ناجوانمردانه تکه های خرد شده ام در شومینه رو به چشمانش آتش گرفت و او فقط لذت برد من در آتش میسوختم و او . . . و حالا زغالی بیش نیستم و خطی شدم بر خطوط یخ زده ورق تا شاید ماندگار باشم و همه بدانند روزی درختی بودم تنومند که عشق مرا به زغالی تبدیل کرد سیاه و دل سوخته . . .
Love مخفف عبارات Lake of sorrow (درياچه ي غم) Ocean of tears (اقيانوس اشك) Valley of death (دره مرگ) End of life (آخر زندگي)!
يه روز يه دختر با حجاب ميره دانشگاه ، يكي از دوستاي بي حجابش ميخواد مسخره اش كنه ميگه : جديدا ديونه ها خودشون رو جلد مي كنن همه بهش ميخندن بعد دختر باحجاب در جوابش ميگه : تا حالا ديدي رو پيكان 48 چادر بكشن؟!!!!!!!
"هوایت" چه دستان سنگینی دارد امروز که به سرم زد فهمیدم خدایا … هر آهنگی که گوش میدهم به هر زبانی که باشد.... بغضم را میشکند... نمیدانم......... بغضم به چند زبان دنیا مسلط است... خدایا می توانم چند لحظه با تو خلوت کنم؟؟؟ قول می دهم بیشتر از چند لحظه وقتت را نگیرم گوشت را جلو بیاور.... بیا نزدیک تر... من خسته ام... میشنوی؟؟؟
در يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که: ”شجاعت يعني چه؟” محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ” شجاعت يعني اين ” اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقهی سفيد او نمره 20 دادند...
و من اینجا هر روز برای تو می نویسم بی آنکه بدانی درست شبیه پسرکی نابینا که هر شب برای ماهی قرمز مرده اش غذا می ریزد...
کلافه ام،همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده و به این فکر می کند که چگونه بمیرد؟ گرسنه و آزاد... یا سیر و اسیر...
خورشید نسخه بدل چشمان توست...
دختر و تو، "شرمنده ساعت چندِ" اول ساعت حدودأ چار با لبخندِ اول آدرس، شماره، قاصدک، یک تکه کاغذ چشمک، همان کاری ترین ترفندِ اول... مادر، پدر، بی دردسر، یک زوج خوشبخت فعلأ مبارک باشد این پیوندِ اول دکتر: ببین خانم، تمام مشکل آقاست باید بمانی در کف فرزندِ اول از کار بر می گردی و یک کفش مشکوک آقای خوشتیپی و سانسور...گندِ اول! اجسادشان را می بری تا خارج از شهر اما پلیس و میله های بندِ اول آقای قاضی حقشان این بود -ساکت حکم تو اعدام است تا مانندِ اول ساعت حدودأ چار باشد پای یک دار لعنت به این"شرمنده ساعت چندِ اول" شعر از:عظیم زارع پ.ن:طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی،قتل همسر در حین "سانسورِ شعر بالا" مجاز و بدون مجازات می باشد
کاش می شد روبروی پنچره ای نیمه باز که نسیمی خنک هدیه می دهد گذشته را دفن کرد لحظاتی را شاد شد آرام نشست و مرگ را در فنجانی زیبا سر کشید
صبر كن سهراب!!! قایقت جا دارد؟ راستش چندیست كه من از همه اهل زمین دلگیرم، به سراغ من اگر می آیید نرم وآهسته چه فرقی دارد؟؟؟ تو هر جور دلت خواست بیا چینی نازك تنهایی من سالهاست سنگ شده است....
تــآ عـآشِقِت بـآشَـטּ...!!!بــآیَـב פֿـیـآنَت ڪُنے...!!!
تـآ בیوونَت بـآشَـטּ...!!!بــآیَـב בروغ بِگے...!!! تـآ هَمیشــﮧ تـو فِکرِت بـآشَـטּ...!!! بــآیَـב هـِے رَنگ عَوَض ڪُنے...!!! تـآ בوسِت בآشتــﮧ بــآشَـטּ...!!!اگـﮧ سـآבه اے...!!! اگـﮧ بـآوَفـآیــے...!!! اگـﮧ یـﮧ رنگے...!!! هَمیشــﮧ تَنهــآیے...!!!...
چرا چـشـمـای من خیسه؟ مـثـه دیـوونــههـا گـیجــم خـودم داغـــم نمیفـهـمـم یعنی دیــوونـگــی ایـنــه؟ میخوام دیـوونه بـاشم تا تـوُ ایـن روزای دلـتنگی جــواب ایـن چـراهــا رو
آهنگ وبم رو خیلی دوست دارم... مخاطب خاصم میدونه توی این آهنگ چی هست... پراز خاطره پر از احساس.......چیزایی که فقط توی قلبت حس میکنی... حرفایی که فقط باشنیدن آهنگ توی گوشت دوباره میپیچه... نمیشه گفت... نمیشه... یه حسیه... دستات میلرزه... چشماتو میبندی... قلبت تند میزنه... از تو آتیش میگیری... میدونی نیس میدونی دیگه هیچی مثه قبل نمیشه... ولی چشماتو باز نمیکنی آخه نیمخوای از رویاها و خاطره هات دل بکنی... نفست بند میاد... میدونی آخرش به هیجا نمیرسی... دلت میخواد الان صداش رو بشنوی بگه چشماتو باز کن عزیزم...من پیشتم...هیچوقت تنهات نمیذارم... ولی نیست...دیگه بوی عطرش نیس...دیگه گرمای دستاش نیس...دیگه آغوش امنش نیس... دیگه هیچیش نیس... هیچی جز حسرت نیست... بغض میکنی... میشکنی... ولی باید چشماتو بدون هیچ صدایی باز کنی... اشکات رو پاک کنی و نقاب لبخندت رو دوباره بزنی بدون اینکه دلیلی برای خندیدن داشته باشی... همین تظاهر داره از تو داغونم میکنه...
نفرين به تو نفرين به عشق نفرين به سرنوشت كلام شب و روز من نفرین به عشق عشق بازيچه دست توست عشق تو سر چشمه اي از هوس است مرا آزاد کنکه دیگر عشق را نمیخواهم |
About
سلام تو چه گفتی سهراب؟ قایقی خواهم ساخت ... با کدوم عمر دراز؟ نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت بیخیال قایق .... یا که میگفتی .... تا شقایق هست زندگی باید کرد؟ این سخن یعنی چه؟ با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد ورنه این شعرو سخن یک خیال پوچ است پس اگر میگفتی ... تا شقایق هست، حسرتی باید خورد جمله زیباتر میشد تو ببخشم سهراب ... که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، من جوانی پیرم زندگی رویا نیست زندگی پردرد است زندگی نامرد است، زندگی نامرد است! وقتی از من چیزی میخوانی، مرا با لبخند تصور کن، کمی آرام بخوانش، کمی نرم بگویش، حرفم اگر تلخ بود تو نجوا گونه بخوانش، حرفم اگر تند بود تو تنها، بی تعجیل و بی صدا نگاهش کن، حرفم اگر بغض داشت بر من ترحم نکن، واژه های مرا در آغوش بگیر و با من میان همان کلمات حرف بزن چنان که گوئی من ام و تو. من انسانم و عکس العملهای ساده ی انسانی دارم از ترس، از خشم، از بیزاری، از تکبر ، از حسادت .... و در مقابل از مهربانی، از شوق، از اغماض، از هیجان، از معرفت. من زنده ام. من، زنده ام. من زندگی میکنم با همین کلمات. باورم میکنی؟دلـم گـرفته است ... نه اینـکه کسی کاری کرده باشد نه ... من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد.. دلم گرفتـه است که آنچه هستم را نمی فهمند ... و آنچه هستند را میپذیرم ... و دنیـا هم به رویش نمی آورد این تنـاقض را ... چقدر سخته آدم فقط خودش باشه و دنیای خودش... چقدر سخته کسی معنی نگاه خستت رو نفهمه... چقدر سخته به همه لبخند بزنی و توی دلت یه دنیا غم باشه... چقدر سخته دلت گرفته باشه و یه بغض تو گلوت داشته باشی، اما مجبور باشی بخندی... چقدر سخته دلتنگ باشی، اما مجبور باشی دلتنگیات رو سرکوب کنی واسه وجود نازنینش... چقدر سخته وقتی همه میخندن، ناگهان با یه جمله دلت بگیره و آروم آروم تو دلت اشک بریزی و بشکنی... چقدر سخته دلت هوای تنها نفست رو داشته باشه، اما این موقعیت لعنتی نزاره یه دل سیر درد و دل کنی باهاش... چقدر سخته موضوعی که دلت رو به آتیش میکشه رو بشنوی و مجبور بشی بالاجبار لبخند بزنی و بگی مهم نیست... چقدر سخته از بعضیا ناراحت باشی و دلت رنجیده باشه، ولی هیچی نگی و همه چیز رو بریزی تو خودت... چقدر سخته این همه آدم اطرافت باشن ولی دلت فقط و فقط عشقشو بخواد... چقدر سخته عاشق یکی باشی در حد مرگ، اما مجبور بشی دوریش رو تحمل کنی... چقدر سخته که میبینی بهت لبخند میزنن، اما مطمئنی که از تو بدشون میاد... چقدر سخته هزار تا حرف بشنوی و مجبور باشی نشنیده بگیری... چقدر سخته حرفای اطرافیانت که مثل نیش تو قلبت فرو میکنن بشنوی و دم نزنی... س چقدر سخته تو جمع دوست و آشنا مجبوری غریب باشی... چقدر سخته به اندازه بزرگی خود خدا دلت بخواد فریاد بزنی، ولی هیچ جایی نباشه که بشه این کار رو کرد...@@چیزی را گم کرده ام شاید هم کسی را... و یا... شاید خودم را... هر چه هست تو نیستی! تو تنها جزئی از زندگی منی که هیچ وقت گمش نمی کنم... آرامشم را گم کرده ام... سکوتم، و اعتمادم... حس با هم بودن را دیگر حس نمی کنم! اعتماد داشتن را نمی فهمم! آرامشم را نمی یابم... باید همین حوالی باشد آرامشم را می گویم! شاید من زیاد دنبالش نگشته ام! صندوقچه ی قدیمی مادر بزرگ را هم خوب زیر و رو کرده ام اما نیست! نه اینکه از اول نبوده ها! الان نیست... بودنش را خوب یادم هست! و حتی رفتنش را... شاید چون پشتش آب نریختم بازنگشته... آرامشم را می گویم! شاید چون قدرش را نمی دانستم نمی آید... چقدر جایش در زندگی ام خالیست... زیاد که می گردم، خودم را هم گم می کنم! کاش تو می آمدی از دور برای کمک! اینجا همه چیز بهم ریخته و من لابه لای همه ی گم شده هایم گم شده ام...!@@ پنهان کردن اشک پشت لبخند خیلی سخته !!! اینکه بغض داشته باشی و این که خودت را در هجوم تنهایی سرپا نگه داری و دائم به خودت بگی قوی باش ولی می دونی که قوی نیستی و دلت اونقدر گرفته و تو سینه سنگینی می کنه که احساس خفگی بهت دست میده اونجاست که میخواهی با تمام وجودت فریاد بزنی فریاد...!!! اما بغض راه فریاد تو بسته و تو همچنان سکوت می کنی ، سكوت وسکوت وسکوت...✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿. ✿_________________________✿ ✿_________________________✿ ✿_______$$$$$$$$$$________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_________$$$$$$__________✿ ✿_______$$$$$$$$$$________✿ ✿_________________________✿ ✿_________________________✿ ✿____$$$$$_______$$$$$____✿ ✿__$$$$$$$$$___$$$$$$$$$__✿ ✿_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$_✿ ✿_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_✿ ✿__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__✿ ✿____$$$$$$$$$$$$$$$$$____✿ ✿______$$$$$$$$$$$$$______✿ ✿________$$$$$$$$$________✿ ✿_________$$$$$$$_________✿ ✿__________$$$$$__________✿ ✿___________$$$___________✿ ✿____________$____________✿ ✿_________________________✿ ✿_________________________✿ ✿_$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$_✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$_________$$$$$___✿ ✿___$$$$$$_______$$$$$$___✿ ✿____$$$$$$_____$$$$$$____✿ ✿______$$$$$$$$$$$$$______✿ ✿________$$$$$$$$$________✿ ✿_________________________✿ ✿_________________________✿ .✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ ---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,• …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ♥ -♥ --♥ ---♥ -----♥ -------♥ --------♥ ---------♥ -----------♥ -------------♥ ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` -------------♥ -----------♥ ---------♥ --------♥ -------♥ -----♥ ---♥ --♥ -♥ ♥ ♥ -♥ --♥ ---♥ -----♥ -------♥ --------♥ ---------♥ -----------♥ -------------♥ ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` -------------♥ -----------♥ ---------♥ --------♥ -------♥ -----♥ ---♥ --♥ -♥ ♥ __۰۰۰۰۰۰___۰۰۰۰۰ _۰۰۰۰۰۰۰۰k۰۰۰۰۰۰۰ _۰۰۰۰۰۰۰۰S۰۰۰۰۰۰۰ __۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ____۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ _______۰۰۰۰۰ _________۰ ________*__۰۰۰۰۰۰___۰۰۰۰۰ _______*__۰۰۰۰۰۰۰۰k۰۰۰۰۰۰۰ ______*___۰۰۰۰۰۰۰۰S۰۰۰۰۰۰۰ ______*____۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ _______*_____۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ________*_______۰۰۰۰۰ ________*________۰ _۰۰۰۰۰۰___۰۰۰۰۰___* ۰۰۰۰۰۰۰۰k۰۰۰۰۰۰۰___* ۰۰۰۰۰۰۰۰S۰۰۰۰۰۰۰____* _۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰_____* ___۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰_____* ______۰۰۰۰۰_______* ________۰________* ________*__۰۰۰۰۰۰___۰۰۰۰۰ _______*__۰۰۰۰۰۰۰۰k۰۰۰۰۰۰۰ ______*___۰۰۰۰۰۰۰۰S۰۰۰۰۰۰۰ ______*____۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ______*______۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ _______*________۰۰۰۰۰ ________*_________۰ _________*________* _________*_______* __________*______* ___________*____* ____________*___* _____________*__* ______________** .............................۞۞ ..............................۞___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-*´´´´´´´´´¶¶ ´´........´´´¶¶¶ ¶¶¶´´´´´¶¶´¶ ´¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶ ´´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶´¶¶´´´´¶¶¶¶ ´´´´¶¶´´´´´¶¶¶ ´´´¶¶´¶¶¶¶´´¶ ´´¶¶¶¶¶´´¶¶´¶´´´´´´´´¶ ´¶¶´´´´´´´´¶¶¶´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´.........´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶´´¶¶ ´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶ ´´´´´´¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´¶¶¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´´¶¶¶¶´¶¶¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶´¶¶¶¶¶¶ ´´´....´´´´´¶¶´´´´´¶´´´´¶¶ ´´´´´´´´¶¶´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶ ´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´´´´´´¶´´´´´´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´´¶¶´¶¶´´´´´´´´´´´¶ ´´´´´´´´´¶´¶¶¶¶´´´´´´´´´´ ´´´´´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶ ¶¶¶´´´´´¶¶´¶ ´¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶ ´´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶´¶¶´´´´¶¶¶¶ ´´´´¶¶´´´´´¶¶¶ ´´´¶¶´¶¶¶¶´´¶ ´´¶¶¶¶¶´´¶¶´¶ ´¶¶´´´´´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´´´´´¶¶ ´´.......´´´´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶ ¶¶¶´´´´´¶¶´¶ ´¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶ ´´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶´¶¶´´´´¶¶¶¶ ´´´´¶¶´´´´´¶¶¶ ´´´¶¶´¶¶¶¶´´¶ ´´¶¶¶¶¶´´¶¶´¶´´´´´´´´¶ ´¶¶´´´´´´´´¶¶¶´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´.........´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶´´¶¶ ´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶ ´´´´´´¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´¶¶¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶¶´´´¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´´¶¶¶¶´¶¶¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶´¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶´´´´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶ ´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´¶¶¶¶´¶¶¶ ´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´´¶´´´´´´´´´....´´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´´´´´´¶´´´´´´´´´¶¶¶ ´´´´´´´´´¶¶´¶¶´´´´´´´´´´´¶ ´´´´´´´´´¶´¶¶¶¶´´´´´´´´´´ ´´´´´´´´´´¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶ ¶¶¶´´´´´¶¶´¶ ´¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶ ´´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶´¶¶´´´´¶¶¶¶ ´´´´¶¶´´´´´¶¶¶ ´´´¶¶´¶¶¶¶´´¶ ´´¶¶¶¶¶´´¶¶´¶ ´¶¶´´´´´´´´¶¶¶ ................´´´¶¶ .I Love you ..I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........ I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you .... I Love نظریادتون نره باتشکر ع مدیر وبلاگ
شهريور 1393 خرداد 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آذر 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 AuthorsLinks
چت زاهدان
تبادل لینک
هوشمند SpecificLinkDump
غزل بلوچستان Categories
کاربران آنلاین:
بازدیدها :
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
Alternative content
دانلودسی
نرم افزار
بازی
عکس
فیلم
|